دختر ایرونی
از همه چیز.....از همه جا
قالب وبلاگ

خواص زیتونسلامت نیوز: مصرف روغن زیتون همراه با غذا برای جلوگیری از ابتلا به هموروئید (بواسیر) بسیار مفید بوده و موجب دفع سنگ صفرا و سنگ کلیه می شود.

دکتر مینو آذرنوش متخصص تغذیه، ضمن‌بیان این مطلب اظهار کرد: زیتون دارای گوگرد، کلسیم، پتاسیم، آهن، منگنز، کلر و مس می باشد. وی با اشاره به گرم و خشک بودن این میوه عنوان کرد: زیتون حاوی ویتامین‌های A و D بوده و مصرف آن می‌تواند در درمان برخی امراض از قبیل سل مفید واقع شود.

این متخصص در ادامه به خاصیت ضد سم این میوه اشاره و عنوان کرد: مصرف زیتون با پاک‌سازی روده‌ها و معده همراه بوده و مانع از ورود سموم به داخل خون می‌شود.

دکتر آذرنوش همچنین مصرف زیتون را در شادابی پوست بسیار مؤثر دانست و افزود: یک بررسی نشان داده است استفاده از این میوه به مدت ۱۰ روز و همراه با شستن سر با آب ولرم و صابون بی‌بو می‌تواند باعث جلوگیری از ریزش مو شود. وی در پایان مصرف این میوه را به دلیل داشتن ویتامین A در تقویت بینایی بسیار مؤثر دانست.

 

[ یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:زیتون,میوه,سل,درمان,بیماری, ] [ 12:34 ] [ نازنین ] [ ]

 من عاشق پدر و مادرم هستم



آدما تا وقتي کوچيکن دوست دارن براي مادرشون هديه بخرن اما پول ندارن.
وقتي بزرگتر ميشن ، پول دارن اما وقت ندارن.
وقتي هم که پير ميشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن!...
به سلامتي همه مادراي دنيا...

 
 
 
 
پدرم ، تنها کسي است که باعث ميشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم ميتوانند مرد باشند !
 
 
 
شرمنده مي کند فرزند را ، دعاي خير مادر ، در کنج خانه ي سالمندان ...

 
 

خورشيد
هر روز
ديرتر از پدرم بيدار مي شود
اما
زودتر از او به خانه بر مي گردد !
 

به سلامتيه مادرايي که با حوصله راه رفتن رو ياده بچه هاشون دادن
ولي تو پيري بچه هاشون خجالت ميکشن ويلچرشونو هل بدن !!!

 
 
 
سرم را نه ظلم مي تواند خم کند ،
نه مرگ ،
نه ترس ،
سرم فقط براي بوسيدن دست هاي تو خم مي شود مادرم ؛
 
 
 
سلامتيه اون پسري که...
..
10سالش بود باباش زد تو گوشش هيچي نگفت...
..
 20سالش شد باباش زد تو گوشش هيچي نگفت....
... ... ... ... ..
 30سالش شد باباش زد تو گوشش زد زير گريه...!!!
..
باباش گفت چرا گريه ميکني..؟
..
گفت: آخه اونوقتا دستت نميلرزيد...! :(

 
 
 
هميشه مادر را به مداد تشبيه ميکردم
که با هر بار تراشيده شدن، کوچک و کوچک تر ميشود…
 
ولي پدر ...
... ... ... ...
يک خودکار شکيل و زيباست که در ظاهر ابهتش را هميشه حفظ ميکند
خم به ابرو نمياورد و خيلي سخت تر از اين حرفهاست
فقط هيچ کس نميبيند و نميداند که چقدر ديگر ميتواند بنويسد …
بياييد قدردان باشيم ...
به سلامتي پدر و مادرها
 
 
 
 
 

(( قند )) خون مادر بالاست .
دلش اما هميشه (( شور )) مي زند براي ما ؛
اشک‌هاي مادر , مرواريد شده است در صدف چشمانش ؛
دکترها اسمش را گذاشته‌اند آب مرواريد!
حرف‌ها دارد چشمان مادر ؛ گويي زيرنويس فارسي دارد!
دستانش را نوازش مي کنم ؛ داستاني دارد دستانش .

 
 
 

دست پر مهر مادر
تنها دستي ست،
که اگر کوتاه از دنيا هم باشد،
از تمام دستها بلند تر است...

 
 
 
 
 
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن!!
پدر دستشو ميندازه دوره گردنه پسرش ميگه پسرم من شيرم يا تو؟
پسر ميگه : من..!!
... ... ...
پدر ميگه : پسرم من شيرم يا تو؟؟!!
پسر ميگه : بازم من شيرم...
پدر عصبي مشه دستشو از رو شونه پسرش بر ميداره ميگه : من شيرم يا تو!!؟؟
پسر ميگه : بابا تو شيري...!!
پدر ميگه : چرا بار اول و دوم گفتي من حالا ميگي تو ؟؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلي دستت رو شونم بود فکر کردم يه کوه پشتمه اما حالا...
به سلامتي هرچي پدره

 
 

مادر
تنها کسيست که ميتوان "دوستت دارم"‌هايش رااا باور کرد
حتي اگر نگويد...???
 
 

 
سلامتي اون پدري که شادي شو با زن و بچش تقسيم ميکنه
اما غصه شو با سيگار و دود سيگارش!

 
 
 
مادر يعني به تعداد همه روزهاي گذشته تو، صبوري! مادر يعني به تعداد همه روزهاي آينده تو ،دلواپسي! مادر يعني به تعداد آرامش همه خوابهاي کودکانه تو، بيداري ! مادر يعني بهانه بوسيدن خستگي دستهايي که عمري به پاي باليدن تو چروک شد! مادر يعني بهانه در آغوش کشيدن زني که نوازشگر همه سالهاي دلتنگي تو بود!
مادر يعني باز هم بهانه مادر گرفتن....

 
 
 
پدرم هر وقت ميگفت "درست ميشود"...
تمام نگراني هايم به يک باره رنگ ميباخت...!
 
 
 
مردان پيامبر شدند؛
و زنان مادر؛
قداست پيامبران را توانسته‌اند به زير سوال ببرند؛
ولي قداست مادران را هرگز..!

 
 
 
آدم پير مي شود وقتي مادرش را صـــــــــــــــــــــــــــــدا ميزند اما جوابي نميشنود.........
ممماااااااااااادددددددررررررر..............

 
 
 
تو 10 سالگي : " مامان ، بابا عاشقتونم"
تو 15 سالگي : " ولم کنين "
تو 20 سالگي : " مامان و بابا هميشه ميرن رو اعصابم"
... ... ...
تو 25 سالگي : " بايد از اين خونه بزنم بيرون"
تو 30 سالگي : " حق با شما بود"
تو 35 سالگي : "ميخوام برم خونه پدر و مادرم "
تو 40 سالگي : " نميخوام پدر و مادرم رو از دست بدم!!!!"
تو  هفتاد سالگي : " من حاضرم همه زندگيم رو بدم تا پدر و مادرم الان اينجا باشن ...!
بيايد ازهمين حالا قدر پدرو مادرامونو بدونيم...
از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست ...

 
 
 
بهشت از آن مادران است در حالي که به جز پرستاري و نگهداري از فرزندان ، هيچ حق ديگري نسبت به آتها ندارند و براي بيشتر چيزها اجازه ي بابا لازم است !!!!!
 
 
 
وقتي پشت سر پدرت از پله ها مياي پايين و ميبيني چقدر آهسته ميره ، ميفهمي پير شده ! وقتي داره صورتش رو اصلاح ميکنه و دستش ميلرزه ، ميفهمي پير شده ! وقتي بعد غذا يه مشت دارو ميخوره ، ميفهمي چقدر درد داره اما هيچ چي نميگه... و وقتي ميفهمي نصف موهاي سفيدش به خاطر غصه هاي تو هستش ، دلت ميخواد بميري

 
 
 
اگر 4 تکه نان  خيلي خوشمزه وجود داشته باشد و شما 5 نفر باشيد
کسي که اصلا از مزه آن نان خوشش نمي آيد (( مادر )) است
 
[ یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:پدر,مادر,عاشق,فرزند,خانه سالمندان, ] [ 11:12 ] [ نازنین ] [ ]

 مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر کشاورزی بود.


کشاورز گفت برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد می کنم. اگر
توانستی دم یکی از این گاو نرها را بگیری، من دخترم را به تو خواهم داد.

مرد قبول کرد. در طویله اولی که بزرگ ترین بود ، باز شد . باور کردنی
نبود. بزرگ ترین و خشمگین ترین گاوی که در تمام عمرش دیده بود. گاو با سم
به زمین می کوبید و به طرف مرد جوان حمله برد. جوان خود را کنار کشید، تا
گاو از مرتع گذشت.

دومین در طویله که کوچک تر بود، باز شد. گاوی کوچک تر از قبلی که با سرعت
حرکت کرد .جوان پیش خودش گفت : منطق می گوید این را ولش کنم ،چون گاو
بعدی کوچک تر است و این ارزش جنگیدن ندارد.

سومین در طویله هم باز شد و همان طور که فکر می کرد ضعیف ترین و کوچک
ترین گاوی بود که در تمام عمرش دیده بود.پس لبخندی زد و در موقع مناسب
روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد…

اما………گاو دم نداشت!!!!

زندگی پر از ارزش های دست یافتنی است، اما اگر به آن ها اجازه رد شدن
بدهیم ، ممکن است که دیگر هیچ وقت نصیبمان نشود.

برای همین سعی کن که همیشه اولین شانس را دریابی.

 
[ یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:"مرد جوان","داستان","گاو","دم", ] [ 10:28 ] [ نازنین ] [ ]

 


نام من میلدرد است؛


من قبلاً در دی‌موآن در ایالت آیوا در مدرسهء ابتدایی معلّم موسیقی بودم.

مدّت سی سال است تدریس خصوصی پیانو به افزایش درآمدم کمک کرده است. در
طول سالها دریافته‌ام که سطح توانایی موسیقی در کودکان بسیار متفاوت است.
با این که شاگردان بسیار بااستعدادی داشته‌ام، امّا هرگز لذّت داشتن
شاگرد نابغه را احساس نکرده‌ام.

    نام یکی از این شاگردانم رابی بود. رابی یازده سال داشت که مادرش
(مادری بدون همسر) او را برای گرفتن اوّلین درس پیانو نزد من آورد. برای
رابی توضیح دادم که ترجیح می‌دهم شاگردانم (بخصوص پسرها) از سنین
پایین‌تری آموزش را شروع کنند. امّا رابی گفت که همیشه رؤیای مادرش بوده
که او برایش پیانو بنوازد. پس او را به شاگردی پذیرفتم.

رابی درس‌های پیانو را شروع کرد و از همان ابتدا متوجّه شدم که تلاشی
بیهوده است. رابی هر قدر بیشتر تلاش می‌کرد، حس‌ّ شناخت لحن و آهنگی را
که برای پیشرفت لازم بود کمتر نشان می‌داد. امّا او با پشتکار گام‌های
موسیقی را مرور می‌کرد و بعضی از قطعات ابتدایی را که تمام شاگردانم باید
یاد بگیرند دوره می‌کرد.

    در طول ماهها او سعی کرد و تلاش نمود و من گوش کردم و قوز کردم و
خودم را پس کشیدم و باز هم سعی کردم او را تشویق کنم. در انتهای هر درس
هفتگی او همواره می‌گفت، "مادرم روزی خواهد شنید که من پیانو می‌زنم."

امّا امیدی نمی‌رفت. او اصلاً توانایی ذاتی و فطری را نداشت. مادرش را
از دور می‌دیدم و در همین حدّ می‌شناختم؛ می‌دیدم که با اتومبیل قدیمی‌اش
او را دم خانهء من پیاده می‌کند و سپس می‌آید و او را می‌برد. همیشه دستی
تکان می‌داد و لبخندی می‌زد امّا هرگز داخل نمی‌آمد.

    یک روز رابی نیامد و از آن پس دیگر او را ندیدم که به کلاس بیاید.
خواستم زنگی به او بزنم امّا این فرض را پذیرفتم که به علّت نداشتن
توانایی تصمیم گرفته دیگر ادامه ندهد و کاری دیگر در پیش بگیرد. البتّه
خوشحال هم بودم که دیگر نمی‌آید. وجود او تبلیغی منفی برای تدریس و تعلیم
من بود.

    چند هفته گذشت. آگهی و اعلانی دربارهء تکنوازی آینده به منزل همهء
شاگردان فرستادم. بسیار تعجّب کردم که رابی (که اعلان را دریافت کرده
بود) به من زنگ زد و پرسید، "من هم می‌توانم در این تک‌نوازی شرکت کنم؟".
توضیح دادم که، " تک‌نوازی مربوط به شاگردان فعلی است و چون تو تعلیم
پیانو را ترک کردی و در کلاسها شرکت نکردی عملاً واجد شرایط لازم نیستی."
او گفت، "مادرم مریض بود و نمی‌توانست مرا به کلاس پیانو بیاورد امّا من
هنوز تمرین می‌کنم. خانم آنور، لطفاً اجازه بدین؛ من باید در این
تک‌نوازی شرکت کنم!" او خیلی اصرار داشت.

    نمی‌دانم چرا به او اجازه دادم در این تک‌نوازی شرکت کند. شاید اصرار
او بود یا که شاید ندایی در درون من بود که می‌گفت اشکالی ندارد و مشکلی
پیش نخواهد آمد. تالار دبیرستان پر از والدین، دوستان و منسوبین بود.
برنامهء رابی را آخر از همه قرار دادم، یعنی درست قبل از آن که خودم
برخیزم و از شاگردان تشکّر کنم و قطعهء نهایی را بنوازم. در این اندیشه
بودم که هر خرابکاری که رابی بکنم چون آخرین برنامه است کلّ برنامه را
خراب نخواهد کرد و من با اجرای برنامهء نهایی آن را جبران خواهم کرد.

    برنامه‌های تکنوازی به خوبی اجرا شد و هیچ مشکلی پیش نیامد. شاگردان
تمرین کرده بودند و نتیجهء کارشان گویای تلاششان بود. رابی به صحنه امد.
لباسهایش چروک و موهایش ژولیده بود، گویی به عمد آن را به هم ریخته
بودند. با خود گفتم، "چرا مادرش برای این شب مخصوص، لباس درست و حسابی
تنش نکرده یا لااقل موهایش را شانه نزده است؟"

    رابی نیمکت پیانو را عقب کشید؛ نشست و شروع به نواختن کرد. وقتی
اعلام کرد که کنسرتوی 21 موتزارت در کو ماژور را انتخاب کرده، سخت حیرت
کردم.. ابداً آمادگی نداشتم آنچه را که انگشتان او به آرامی روی کلیدهای
پیانو می‌نواخت بشنوم. انگشتانش به چابکی روی پرده‌های پیانو می‌رقصید.
از ملایم به سوی بسیار رسا و قوی حرکت کرد؛ از آلگرو به سبک استادانه پیش
رفت.

آکوردهای تعلیقی آنچنان که موتزارت می‌طلبد در نهایت شکوه اجرا می‌شد!
هرگز نشنیده بودم آهنگ موتزارت را کودکی به این سن به این زیبایی بنوازد.
بعد از شش و نیم دقیقه او اوج‌گیری نهایی را به انتها رساند. تمام حاضرین
بلند شدند و به شدّت با کف‌زدن‌های ممتدّ خود او را تشویق کردند.

    سخت متأثّر و با چشمی اشک‌ریزان به صحنه رفتم و در کمال مسرّت او را
در آغوش گرفتم. گفتم، "هرگز نشنیده بودم به این زیبایی بنوازی، رابی!
چطور این کار را کردی؟" صدایش از میکروفون پخش شد که می‌گفت، "می‌دانید
خانم آنور، یادتان می‌آید که گفتم مادرم مریض است؟ خوب، البتّه او سرطان
داشت و امروز صبح مرد. او ناشنوا  بود و اصلاً نمی‌توانست بشنود. امشب
اوّلین باری است که او می‌تواند  بشنود که من پیانو می‌نوازم. می‌خواستم
برنامه‌ای استثنایی باشد."

    چشمی نبود که اشکش روان نباشد و دیده‌ای نبود که پرده‌ای آن را
نپوشانده باشد. مسئولین خدمات اجتماعی آمدند تا رابی را به مرکز
مراقبت‌های کودکان ببرند؛ دیدم که چشم‌های آنها نیز سرخ شده و باد کرده
است؛ با خود اندیشیدم با پذیرفتن رابی به شاگردی چقدر زندگی‌ام پربارتر
شده است.

  من هرگز نابغه نبوده‌ام امّا آن شب شدم.

و امّا رابی

؛ او معلّم بود و من شاگرد؛

زیرا این او بود که معنای استقامت و پشتکار و عشق و باور داشتن خویشتن و
شاید حتّی به کسی فرصت دادن و علّتش را ندانستن را به من یاد داد
.........
بيايد تفكر كنيم و ببينيم در زندگي ما آيا رابي هايي بودند كه ما از كنارشان بسادگي گذشتيم ؟
 
 


 
[ یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:داستان,رابی,آموزنده,میلدرد, ] [ 10:6 ] [ نازنین ] [ ]



درمان سخت ترین سرماخوردگی ها و گلو دردهای شدید
 
یکی از بیماری هایی که  همیشه گریبان گیر بشر بوده است ، انواع سرماخوردگی ها و عفونتها و گلودرد است . متاسفانه برای رهایی از این بیماری ها از انواع قرص های سرماخوردگی ، آنتی هیستامین (آبریزش بینی ) ، آموکسی سیلین (چرک خشک کن ) و آمپول پنی سیلین استفاده میشود . اما واقعیت امر چیز دیگری است . با استفاده کردن از این قرص ها و آمپول ها فقط بدن مقاومت خود را از دست میدهد و سلولهای بدن فلج میشوند .
 
 پس هنگام ابتلا به این نوع بیماری ها چه باید کرد ؟
قبل از پرداختن به جواب این سوال  ،  جالب است بدانید که در آزمایشگاه های پزشکی برای کشت میکروب (افزایش میکروب ) از پنج ماده استفاده میشود . یعنی میکروبها (قارچ  ـ ویروس  ـ باکتری) با خوردن این مواد رشد میکنند ، تعدادشان چندین برابر میشود .
 
این مواد عبارتند از : 

 1- تمام گوشتها ( سوسیس  ـ کالباس  ـ  گوشت قرمز  ـ مرغ  ـ  تخم مرغ - و..)  و فرآوره های لبنی (شیر  ـ  پنیر  ـ  خامه )
2- خون ( درقصابی ها هنگام چرخ کشیدن گوشت ، آن را نمی شویند . چون اگر گوشت شسته شود ، خوب چرخ نخواهد شد . پس خون بین بافتهای آن باقی خواهد ماند )     
3- قند و شکر 
4- کاکائو و شکلات
5- آگار ( ماده ای است که از ترکیب دو جلبک و آب ایجاد میشود ) این ماده در شیرینی پزی کاربرد دارد . ماده ی ژله ای که در شیرینی دانمارکی است همان آگار است .
 
پس اگر عفونتی در بدن شما باشد ، با استفاده کردن از این مواد ، عفونت (ویروس) شروع به خوردن از این مواد میکند و مقدارش خیلی زیاد میشود . و بیماری شما درمان نمیگردد.
 
برای رفع سرماخوردگی ، آنفولانزا ، سینوزیت ، گلودرد چه چیزی بخوریم ؟
 
یک رژیم غذایی سه روزه میتواند سختترین نوع این بیماری ها را درمان کند . در این چند روز ( شیر و پنیر -گوشت  ـ تخم مرغ  ـ  شکلات  ـ  چای  ـ  قندو شکر -  کاکائو  ـ  بیسکوییت ) به هیچ وجه مصرف نکنید .
 
 
صبحانه یک قاشق عسل را روی نان بمالید و بخورید .
*  در طی روز دو بار ( آب + عسل + لیمو ترش تازه ) میل کنید .
* ناهار و شام سوپ بخورید . اما توجه داشته باشد که سوپ  را بدون گوشت تهیه نمایید .
*  یک مشت پونه ی کوهی و یک قاشق سیاه دانه را با هم به مدت نیم ساعت بجوشانید . و عصاره ی آن را با یک قاشق عسل مخلوط کرده ، یک لیوان بعد از صبحانه و یک لیوان قبل از خواب مصرف کنید .
* در حد توان میوه میل کنید . 
* غرغره کردن آب نمک ولرم ، از دهان و بینی . قبل از خواب و بعد از بلند شدن از خواب .
 
با رعایت کردن این چند نکته ، سختترین عفونتها بدون استفاده از داروهای شیمیایی درمان میشود .
 
 
علت این درمان این است که به میکروبهای داخل بدن غذا نمی رسد و میکروبها می میرند .




[ یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:درمان,سرماخوردگی,گلودرد,شدید, ] [ 10:1 ] [ نازنین ] [ ]

 

 

 
 
 
 
اگر روزی دشمن پیدا کردی, بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی! اگر روزی تهدیدت کردند, بدان در برابرت ناتوانند! اگر روزی خیانت دیدی, بدان قیمتت بالاست! اگر روزی ترکت کردند , بدان با تو بودن لیاقت می خواهد.
 
پیش از سحر تاریک است اما تاکنون نشده که آفتاب طلوع نکند. به سحر اعتماد کنید! 
 
 
 
اگر آفتاب را به نظاره بنشيني، سايه را نتواني ديد.
 

 
امروز نخستين روز آينده ي توست.
 
 
 
وقتی یکی از درهای شادی بسته می شود،در دیگری باز می شود،ولی اغلب،ما آن قدر به در بسته نگاه می کنیم،که در باز شده را نمی بینیم.
 
آنقدر شكست خوردن را تجربه كنيد تا راه شكست دادن را بياموزيد
 
 
بادبادكها هميشه با باد مخالف اوج ميگيرند.
 
براي خود زندگي كنيم نه براي نمايش دادن آن به ديگران.
 
سفري به طول هزار فرسنگ با يك گام آغاز مي شود.
 
بازنده ها در هر جواب مشكلي را مي بينند، ولي برنده در هر مشكلي جوابي را مي بيند.
 
 

 
 
به جاي موفقيت در چيزي كه از آن نفرت دارم، ترجيح مي دهم در چيزي شكست بخورم كه از آن لذت مي برم (هينز سيندي).
 

 
 
بادبادك تا با باد مخالف روبه رو نگردد ، اوج نخواهد گرفت.
 
 
 
آن‌چه را که در مزرعه ذهن خود کاشته‌اید درو خواهید کرد.
 
 
 
اگر در جریان رودخانه صبرت ضعیف باشد هر تکه چوبی مانعی عظیم بر سر راهت خواهد شد.
 

 
آن كه امروز را از دست مي دهد! فردا را نخواهد يافت.
 

 
 
 
هيچ روزي از امروز با ارزش تر نيست
 
چنان باش كه بتوانی به هر كس بگویی مثل من رفتار كن
 
و انسان هر چه بالاتر برود احتمال ديده شدن وصله ی شلوارش بيشتر می شود ((اديسون))
 
هنگامی که درگیر یک رسوایی می شوی، در می یابی دوستان واقعی ات چه کسانی هستند. (( الیزابت تیلور ))
 
عشق عینک سبزی است که با آن انسان کاه را یونجه می‌بیند .((مارک تواین))
 
 
 
من نميگويم هرگز نبايد در نگاه اول عاشق شد اما اعتقاد دارم بايد برای بار دوم هم نگاه کرد. ((ويکتور هوگو ))
 
 
 
هرگز به احساساتی که در اولین بر خورد از کسی پیدا می کنید نسنجیده اعتماد نکنید.
 
((آناتول فرانس ))
 

 
 
تصمیم خداوند از قدرت درک ما خارج است اما همیشه به سود ما می باشد.
 
((پائولو کوئیلو))
 

 
 
مهم نیست چه پیش آمده ، تحمل کن و اندوه خود را زیر لبخندی بپوشان.
 
 
(دیل کارنگی)
 

 
علف هرزه چیست؟ گیاهی است که هنوز فوایدش کشف نشده است. ((امرسون))
 

 
بردن همه چيز نيست؛ امّا تلاش برای بردن چرا. ((لوئيس لومباردی))
 
__._,_.___
 
 
 
__,_._,___

 

[ یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:نکته,داستان,آموزنده, ] [ 9:53 ] [ نازنین ] [ ]

 

استاد: وقتی بزرگ شوی چه میکنی ؟
شاگرد: عروسی
استاد: نخیر منظورم اینست که چكاره میشوی ؟
شاگرد: داماد
استاد: منظورم اینست وقتی بزرگ شوی چه میکنی ؟
شاگرد: زن ميگيرم
استاد: احمق ، وقتی بزرگ شوی برای پدر و مادرت چه میکنی ؟
شاگرد: عروس ميارم
استاد: لعنتی ، پدر و مادرت در آینده از تو چی میخواهد ؟
شاگرد: نوه
[ یک شنبه 16 بهمن 1390برچسب:, ] [ 9:47 ] [ نازنین ] [ ]

دلیل نام مرورگرهای اینترنتی مشهور را بدانید

 

ایران ویج :مرورگرهای اینترنتی در تمامی روز و هر روز هفته فعالند، خواه این مرورگر اینترنت اکسپلورر، فایرفاکس، گوگل کروم و یا سفری باشد، با وجود اینکه امروزه مرورگرها یکی از مهمترین نرم افزاری کاربردی هستند، ریشه و دلیل انتخاب نام آنها به فراموشی سپرده شده است.

به گزارش مهر، با توجه به جایگاه مرکزی که این نرم افزارها در زندگی انسان دارند، باید تاریخچه ای نیز در پس ساخت و نامگذاری این نرم افزارها وجود داشته باشد. "مارتین بیبی” توسعه دهنده نرم افزاری در مایکروسافت تاریخچه ای از انتخاب اسامی مرورگرها را گردآوری کرده است. بعضی از آنها نامی آشکار و واضح دارند، مانند اینترنت اکسپلورر. نام این مرورگر به خوبی نشان می دهد که در حال ارائه چه خدماتی است، اما بعضی دیگر از مرورگرها مانند”اپرا” هیچ نشانه ای از خدماتی که ارائه می کنند نداشته و تنها به دلیل زیبا بودن انتخاب شده اند. با استثنا در نظر گرفتن اینترنت اکسپلورر و اوپرا، هیچ یک از اسامی مرورگرهایی که”بیبی” تاریخچه آنها را گرد آوری کرده از شرکت سازنده مرورگرها برگرفته نشده است. برای مثال به نظر نمی آید کسی منشا نام”سفری” (Safari) را بداند، شاید بخشی از نام این مرورگر از نام وبلاگی به نام Surfin برگرفته شده باشد، اما این نام ارتباطی مستقیم با مفهوم جستجو در طبیعت وحشی داشته و به نوعی به مفاهیمی مانند اکتشاف و مسیریابی اشاره ای ضمنی دارد.

● موزیلا

شاید نامشخص ترین نام در این میان نام مرورگر فایرفاکس شرکت موزیلا باشد.”بیبی” داستانی معروف را درباره نامگذاری این مرورگر بیان می کند که بر اساس آن نامگذاری این شرکت و مرورگرش از ترکیب واژه هایی انجام گرفته و هدف نهایی این شرکت بوده است. بر اساس گزارش ZDnet، ترکیب دو عبارت”Mosaic Killer” (نابود کننده مرورگر موزائیک) و Godzilla به معنی قدرتی گودزیلا مانند که می تواند مرورگر موزائیک را نابود سازد، منجر به ابداع نام Mozilla شده است.

● اینترنت اکسپلورر

در سال ۱۹۹۵ داشتن نامی که به افراد ایده ای کلی درباره کارایی یک محصول را بدهد، ایده ای بسیار رایج و محبوب بود. به ویژه که در آن زمان که افراد به تازگی با پدیده ای به نام اینترنت آشنا شده بودند و تلاش داشتند به گونه ای خود را درگیر آن کنند. اکسپلورر (جستجوگر) برای بیان مفهوم آزادی و امکاناتی که به واسطه استفاده از وب برای افراد به وجود می آمد انتخاب شده است و با شعار پیشین شرکت مایکروسافت”هدف امروزت چیست؟” در یک راستا قرار داشت.

● Netscape Navigator

Navigator اولین مرورگر زندگی بسیاری از افراد بود که بر اساس مرورگر موزائیک ساخته شده بود. نام موزائیک نیز به احتمال زیاد از این رو انتخاب شده بود که برای اولین بار امکان نمایش متن و تصویر به صورت همزمان بر روی یک صفحه به وجود آمده بود. Navigator اولین محصول شرکت Netscape پس از زمانی بود که این شرکت نام خود را از”شرکت ارتباطاتی موزائیک” تغییر داد. Navigator (هدایتگر) نیز مانند اینترنت اکسپلورر نامی است که مفهوم آن به عنوان یک مرورگر اینترنتی کاملا واضح است.

● فایرفاکس

بیشتر افراد فراموش کرده اند که فایرفاکس از ابتدا به این نام خوانده نمی شد و در واقع طی گذشت زمان چندین بار دچار تغییر نام شده است. در ابتدا نام آن”فونیکس” بود که به دلیل بروز اختلاف با شرکتی هم نام به”پرنده آتشین” (Firebird) تغییر نام داد. این نام نیز با پروژه ای”منبع باز” هم نام شد، از این رو پس از مشاوره های فراوان با چندین وکیل نام فایرفاکس (نام دیگر پانداهای سرخ است و هیچ ارتباطی با پرنده های افسانه ای ندارد) برای این مرورگر انتخاب شد.

● اپرا

انتخاب اپرا برای نامگذاری یک مرورگر دلایل مختلفی داشته است. مهمترین آن این است که اپرا در همه جای دنیا، ایتالیا، روسیه، فرانسه یک معنی را می دهد. دلیل دیگر این است که اپرا تقریبا در همه جای جهان ریشه های تاریخی دارد و همواره با کیفیت و استانداردهای بالای هنری سر و کار داشته است، برای مثال اپرا یکی از بی حاشیه ترین هنرها در جهان به شمار می رود و تمامی هنرمندان در آن از بالاترین سطوح اجتماعی و اخلاقی برخوردارند، دلیل سوم نیز سرگرم کننده بودن اپرا است.

● کروم

"بیبی” در وبلاگ خود نوشته است که برای انتخاب نام این مرورگر مشهور و محبوب رای گیری های زیادی انجام شده است اما در نهایت نام کروم برای آن پیشنهاد شد و دلیل اول این پیشنهاد این نام نیز علاقه یکی از طراحان ارشد این مرورگر به خودروهای تندرو است. به تدریج استفاده از این نام برای مرورگر گوگل رواج پیدا کرد زیرا طراحان آن به این نام عادت کردند و این نام را با سرعت بالای مرورگر مرتبط می دانستند.

[ شنبه 15 بهمن 1390برچسب:, ] [ 20:30 ] [ نازنین ] [ ]

فلفل؛ ادویه‌ای شفابخش

قدیمی‌ها درست گفته‌اند «فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه». این ادویه‌ی تند برای سلامتی انسان بسیار مفید است.
 
فلفل دارای خواص فوق‌العاده است
 
فلفل ضددرد و ضدسرماخوردگی است، باعث هضم بهتر غذا می‌شود، به درمان برونشیت کمک می‌کند و محرک قوای جنسی است.

این ادویه‌ی تند برای سلامتی انسان مفید است برای همین از شما دعوت می‌کنیم با این ادویه‌ی تند و البته محبوب بیشتر آشنا شوید.
 
فلفل برای هضم غذا خوب است
 
فلفل به هضم غذا کمک می‌کند. می‌دانید که هضم غذا از دهان شروع می‌شود و در این روند، بزاق نقش مهمی ایفا می‌کند. بزاقی که ترشح می‌شود برخی از ترکیبات غذاها را جدا می‌کند تا راحت‌تر جذب بدن شوند و همچنین از دندان‌ها مراقبت می‌کند. بنابراین ترشح بزاق بسیار مهم است.

فلفل دارای ترکیبی به نام چاویسین است که تند بوده و می‌تواند ترشح بزاق را بیشتر کند. برای همین می‌تواند روی جریان هضم غذا تأثیر بگذارد.
 
فلفل؛ همیار لاغری
 
زمانی که رژیم می‌گیرید و غذاهای بدون چربی و بدون سس را در برنامه‌ی غذایی‌تان می‌گنجانید فلفل باعث می‌شود که طعم سوپ، سالاد، گوشت و ماهی و غذاهای رژیمی دیگر بهتر شود و راحت‌تر بتوانید رژیمتان را دنبال کنید.

طعم تند فلفل همچنین در موارد دیگر نیز کارساز است. زمانی که سن بالا می‌رود افراد سالمند اشتهای خود را از دست می‌دهند. اوایل همه‌ی غذاها بی مزه می‌شوند و این افراد به مرور میل به غذا را از دست می‌دهند به ویژه زمانی که تنها زندگی می‌کنند. افزودن اندکی نمک به غذای این افراد اشتهای آن‌ها را تحریک می‌کند و باعث می‌شود به سر میز برگردند.
 

فلفل ضدبرونشیت، ضد لارنژیت، ضدسرماخوردگی
 

فلفل دفع مخاط و بلغم‌ها را راحت‌تر می‌سازد و ضدعفونی کننده و مسکن موضعی محسوب می‌شود. برای همین برای مقابله با بیماری‌های فصل سرما مثل برونشیت، لارنژیت یا سرماخوردگی موثر عمل می‌کند. برخی از پزشکان برای درمان گلو درد توصیه می‌کنند در 250 سی‌سی آب جوش، 20 عدد دانه‌ی فلفل آسیاب شده و 2 حبه سیر را دم کنید و سپس به آن عسل اضافه کنید تا شیرین شود. در صورت لارنژیت روزانه 3 مرتبه از این دم کرده بنوشید.
 
فلفل؛ محرک قوای جنسی
 
پزشکان احتمال می‌دهند این خاصیت فلفل به دلیل تأثیر آن در افزایش قطر رگ‌های خونی می‌باشد. برای بازگرداندن قوای جنسی بهتر است به غذاهایتان فلفل اضافه کنید. برخی از پزشکان توصیه می‌کنند هر روز 6 عدد دانه‌ی فلفل با 4 عدد بادام و یک لیوان شیر بخورید. بادام مانند محرک جنسی عمل می‌کند به خاطر این که حاوی اسید آمینه‌ای به نام آرژینین است که روی مکانیسم نعوظ تأثیر می‌گذارد. در برخی از کشورها شیر به عنوان ماده‌ی غذایی محرک جنسی شهرت دارد.
 
فلفل، مُدر است
 
فلفل به بدن کمک می‌کند تا توکسین‌ها دفع شوند زیرا دارای خواص مُدری است یعنی باعث تولید ادرار بیشتر می‌شود.
 
ترکیب فلفل - زردچوبه: خواص چند برابر
 
زردچوبه یک ادویه‌ی مفید است که خواص آنتی اکسیدانی و ضدالتهابی دارد. پی پرین موجود در فلفل خواص زردچوبه را تا 20 برابر بیشتر می‌کند. توصیه می‌کنیم به غذاهایتان فلفل و زردچوبه اضافه کنید.
 
فلفل؛ ضد سوءهاضمه
 
فلفل می‌تواند سوءهاضمه و علائم آن‌ را تسکین دهد. علائمی مانند نفخ معده، بادگلو، گاز معده و احساس سنگینی با مصرف فلفل تسکین پیدا می‌کند. پی پرین موجود در فلفل ترشح آنزیم‌های گوارشی را تحریک می‌کند و این ترکیبات جذب پروتئین، چربی‌ها و برخی از گلوسیدها را تسهیل می‌بخشند. برای همین مشکلات مربوط به دستگاه گوارشی را رفع می‌کنند.
 
چه نوع فلفلی انتخاب کنیم؟
 
فلفل انواع مختلفی دارد: سیاه، سفید، قرمز و غیره. باید بگوییم که تمام انواع فلفل‌ها کمابیش خواص مشابهی دارند به خاطر اینکه دارای پی پرین هستند. توصیه می‌کنیم خودتان فلفل‌های ریز را خشک کرده و هر وقت لازم دارید آسیاب کنید.
 

چه کسانی باید از فلفل بپرهیزند؟
 

با وجود اینکه فلفل در بیشتر مواقع برای بدن مفید است اما باید بدانید در برخی موارد باید از مصرف آن پرهیز کرد. اگر از زخم معده رنج می‌برید باید مصرف فلفل را کاهش دهید زیرا فلفل باعث تحریک معده می‌شود. مصرف فلفل برای افرادی که دچار مشکل هموروئید (بواسیر) هستند نیز توصیه نمی‌شود. افرادی که طبع گرمی دارند و زیاد عرق می‌کنند نیز نباید در مصرف فلفل زیاده‌روی کنند

  •  
[ شنبه 15 بهمن 1390برچسب:فلفل,ادویه,شفا,هضم,غذا, ] [ 20:25 ] [ نازنین ] [ ]


اهرام ثلاثه مصر:

سه هرم به شكل جالب با بناي عطيم در محلي به نام جيزه نزديك قاهره قرار دارند اين اهرام در قرن 28 قبل از ميلاد توسط سه فرعون به نام هاي كئوس و مي كرينوس و كفرن ساخته شده اند.

بلندترين هرم هرمي است كه به نام خئوپس كه ارتفاع اوليه آن 147 متر بوده ولي به اكنون پس از گذشت حدود 48 قرن بر اثر فرسايش 10 از ارتفاع آن كاسته شده است .

ضلع مورب اين هرم 227 متر بود و اين اثر عجيب زميني را به مساحت 50000 متر مربع را اشغال نموده است.

به نوشته هردوت  400000 كارگر و برده به مدت 20 سال براي ساختن اين بنا به كار گرفته شده است حجم اوليه اين بناي عظيم و عجيب دو ميليون و هفتصد متر مكعب و وزني معادل 8 ميليارد كيلو بوده است. سنگهاي بكار رفته در اين هرم و اهرام ديگر را از نقاط كوهستاني بسيار دور (احتمالا از شرق رود نيل ) به اين محل حمل كرده اند.

راه ورودي هرم كه يكراست به طرف شمال مي رود اگر خط فرضي از آن امتداد يابد با چند درجه اختلاف به نقطه قطب شمال منتهي مي شود(اين اختلاف درجه به علت پيدايش انحراف در محور حركت وضعي زمين نسبت به مدار حركت انتقالي مي باشد).

2- باغ هاي معلق بابل

تمدن بابل بر كسي پوشيده نيست شيوه هاي معماري و آثار بدست آمده چنين عظمتي را در اين سرزمين به اثبات رسانده است.

برج بابل از عالي ترين نشانه معماري بشري است كه داراي اهميت هفت برج بزرگ جهان با ديواره هايي كه از كاشي هاي منقش و درخشنده بوده است و هر برج 200 متر ارتفاع داشت در نزديكي برج بابل قصر با شكوهي توسط بخت النصر پادشاه بابل ساخته شده بود با ديواره هاي آجري زرد رنگ و كف سنگفرش با مجسمه هايي تراشيده از سنگ به شكل شير.

اين باغ هاي كه به روايتي 5 تراس منطبق بودند به دستور نينوس پادشاه ديگر بابل براي همسرش  سميراميس در كنار رود فرات بنا گرديدند.

براي آبياري درختان هيك از طبقات آب فرات را مستقيما به آنها  تا بالاترين قسمت هدايت مي كردند.

3- برج دريايي اسكندريه:

اين برج بنام فار در نزديكي بندر اسكندريه در مصر در درياي مديترانه فعلي بنا گرديده بود تا با اتشي كه در انتهاي آن روشن بود راهنماي كشتي ها باشد. اين برج در 247 الي 304 از ميلاد به دستور بطليموس دوم جانشين اسكندر ساخته شد.

اين برج بر روي پايه اي 4 گوش كه 69 متر ارتفاع دارد  كه خود پايه 4 گوش نيز بر روي بناي 8 ضلعي 38 متري قرار داشت برج 9 متري ديگري نيز بر روي اين برج بنا شده بود كه فانوس دريايي بر روي آن پرتو افكن باشد.

اين برج در سال 1357 ميلادي در اثر زلزله به كلي ويران شد و اثري از آن به جاي نمانده است

4- مجسمه رودس:

جزيره رودس در درياي اژه مديترانه در جنوب غرب كشور تركيه واقع شده است متعلق به كشور يونان مي باشد. مردم اين جزيره در زمان هاي قديم عموما ملوان بودند و در مجسمه ساري مهارت زيادي داشتند.

به نوشته مورخان در اين جزيره بيش از صد مجسمه غول پيكر ساخته شده است و عجيب ترين آن مجسمه برنزي بود كه به رودس معروف است كه نام واقعي آن هليوس يعني يا رب النوع خورشيد بوده است.

ارتفاع اين مجسمه حدود 40 متر بود كه به سال 280 قبل از ميلاد ساخته شد ولي 56 سال بعد به دليل زلزله شديد ويران شد.

5-مجسمه زئوس:

عكس اين مجسمه از روي سكه بدست آمده استن كه نشان مي دهد زئوس با حالتي اخم آلود بر تخت نشسته است تختي از عاج و آبنوس با طلا و جواهر آلات گرانبها.

مجسمه زئوس از طلا تراشيده بود و تاجي از طلاي خالص به شكل خار بر روي سر داشت و مجسمه اي از الهه پيروزي در دست راست و عصاي سلطنت را بر دست چپ داشته است.اين مجسمه به علت جنگ هاي روم و يونان از بين رفت.

6- معبد ديان(ديانا):

در قرن 6 قبل از ميلاد براي الهه شكار و ماه در سونان ساخته شد. محل بناي اين معبد در جايي بود كه احتمال تخريب بسيار كم بود  و اين معبد از مرمر خالص ساخته شده بود.

ساختمان اين معبد به سال 400 ق م پايان يافت ولي در سال 346 ق م بر اثر آْتش سوزي مهيبي از بين رفت.آتش سوزي اين معبد عمدي بوده و به دست شخصي به نام ارستورات به آتش كشيده شد. اين بنا مجددا ساخته شد ولي مجددا نيز شخصي به نام هردسراتس از سركردگان قوم گت آن را خراب نمود.

7-مقبره موزول:

اين مقبره به دستور زن پادشاه موزول ساخته شد اين بنا در شهر هاليسكارناي ناحيه كاريس بنا گرديد.اين بنا به وسيله سواران سن ژان تخريب گرديد تا از سنگ هاي آن براي ساختن برج ها استفاده شود.امروزه آثار آن فقط در موزه لندن نگهداري مي شود.

 

[ شنبه 15 بهمن 1390برچسب:, ] [ 20:19 ] [ نازنین ] [ ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید، نظر یادتون نره استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است،لطفا به حقوق همدیگر احترام بگذاریم، با تشکر، نازنین
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دختر ایرونی و آدرس iraniangirl.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
امکانات وب

ورود اعضا:

كد تقويم





نام شما :
ايميل شما :
نام دوست شما:
ايميل دوست شما:

Powered by zirebaran.org

آپلود نامحدود عکس و فایل

آپلود عکس


آمار سایت